دریا

نوشته های اختصاصی

دریا

نوشته های اختصاصی

دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۷:۰۸ ب.ظ

سقوط


در مکانی به اسم غربت در یاد تو با غمهایم تنهایی را تجربه میکنم تصاویری از دفترچه خاطرات بطرفم هجوم میاورند و من قربانی آمدنی که به اجبار بود برای محاکمه ای که عشق آدمیزاده رسوایی خلق مینمود و من الان داد میزنم از بیداد یک دوست کسی که برای اولین بار سرفصلی از عشق را در وجودم گشود و رفت .که به دلیل سرمستیم و جنونم نفسم را بریدند به خفقانم کشاندند و حال در خلقتی که آمدنم گناه بود با کوله باری خواهم رفت که همه یاد اوست و انتقامم از سرنوشت سبب شد که دیگران گویند شیطان ظهور کرده است .

و زمانیکه مهری نیست چگونه بشکنم اینهمه سکوتی که روحم را خراش میدهد و ناله زنم خدایا با اینهمه درد به بازیم گرفتی تا نهایت آرزوهایم را ببازم و همه ببینند گرفتار مخلوقی شده ام که خود دارد زجه میزند از اینهمه تعلقات رهایم نمینمایی تا به پایبوسی فرشتگانی که فقط کارشان نگاشتن غلطهایم بوده است بروم

  • محمد حسین میرجلیلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">